موفق ها چگونه فکر می کنند؟

شناسنامه‌ی کتاب:

عنوان اصلی  فارسی : موفق ها چگونه فکر می کنند؟

عنوان اصلی انگلیسی : ? How do successful people think

نویسنده: ابراهیم علی عزیزی

سال انتشار: 1395

ناشر : انتشارات پلک

درباره‌ی کتاب:

با توجه به استقبال خوبی که از این کتاب گردید وتحول شرایط بعضی از افراد مخاطب ، تغییراتی در متن این کتاب صورت دادم تا خوانندگان با جذابیت بیشتر این کتاب را بخوانند . ولی آیا می دانید چرا ازاینکه این کتاب به دست شما رسید بسیارخوشحالم؟ چون همین حالا کلنک موفقیت شما توسط دستان خودتان به زمین زده شده است . چون تصمیم گرفته اید تا تغییراتی به زندگی خود بدهید . خرید  این کتاب و خواندن آن، یک گام بسیار بزرگ و اساسی برای آغازهرموفقیتی محسوب می شود . چون بعضی ها ، حتی قادربه انجام  چنین کاری هم نیستند ، و باور ندارند که می توانند انسانی موفق باشند . این مسأله نشان می دهد که شما واقعاً شروع خوبی داشته اید باقی به همت شما بستگی دارد.خیال نکنید که موفق ها دارای یک مغز خارق العاده تر از شما هستند و یا از توانمندی های ارادی بی نظیری نسبت به شما بر خوردارند . من می گویم ممکن است شما هم در بعضی از صفات و ویژگی ها از آن ها بهتر باشید . اما چون به علل مختلف نتوانسته اید توانایی های خود را بیدار کنید از صحنه ی رقابت موفقیت عقب مانده اید . مهم نیست ، چون شما دوباره می خواهید تمرین کنید و از نو شروع کنید . خیال نکنید رمز موفقیت موفق ها دراین زمینه ها و فعالیت ها ی مختلف به این دلیل بوده  که آنها صاحب  پشتوانه مالی یا دارای مدرک تحصیلی عالی ، یا حمایت خانوداگی ایده آل واز نعمت نبوغی خاص برخوردار بوده اند ؛ اگر چنین فکر می کنید به شما می گویم که در اشتباه هستید . به قول یکی از اساتید علوم موفقیت:” دنیا مملواز تحصیل کرده های شکست خورده و ناتوان است ، دنیا پر از انسانهای با استعداد فلاکت دیده و ثروتمندان به فقر گرفتار شده است “.  این کتاب از 12 فصل فوق العاده تشکیل شده ا ست  که هر کدام از این فصل ها با شکافتن راز و رمز های موفقیت و کامیابی به صورت موشکافانه در عرصه های کسب وکار ، هنری ، خانوادگی و ثروت سازی به شما درس های فوق العاده ای می دهد.

یکی از ویژگی های این کتاب پس از تجدید چاپ های مجدد و به روز شده هنوز هم یکی از ویژه ترین محصولات من می باشد و  هنوز که هنوز است عنوان این کتاب برای خیلی از مدرسین بزرگوار، عنوان خیلی از همایش های مختلف می شود.

در این کتاب علاوه بر ارائه تکنیک های مختلف  با افراد موفقی مصاحبه شده که سرگذشت آنها در این کتاب آورده شده است.

این کتاب مملو از سرگذشت افراد موفق بزرگ است که در عرصه های گوناگون به دستاوردهای بزرگی در زندگی دست یافته اند.  این کتاب به شما می آموزد که شما هم می توانید در کنار بهترین افراد قرار بگیرید.

خلاصه ای از کتاب:

خانمی را می شناسم که با شرایط بسیار سخت و نابسامان رفته رفته توانست به قله های موفقیت ، رفاه و شادی دست یابد . این خانمی را که می خواهم از او نام ببرم  خانم  غبیشاوی می باشد . اگر کسی او را در شرایط گذشته می دید هرگز باور نمی کرد که روزی بتواند به چنین موقعیت ممتازی در اجتماع برسد . شرایط او به شکلی بود که گویی طبیعت خشن آماده ی ویران کردن کل زندگی او بوده است .  ولی این خانم بردبار و قوی ، خود را باور داشت. دنباله داستان زندگی او را از زبان خودش می شنویم . مصاحبه با این زن بزرگ برای من بسیار تکان دهنده و آموزنده بود .

” در آن زمان کسی نمی توانست فکرکند از دل بدترین شرایط و ناامید کننده ترین حوادث ، چطورمی توانستم به باشکوه ترین امیدها دست یابم . در حدود 27 سالگی پس از جدایی از همسرم همراه با سه فرزند خردسالم  تنها چیزی که از خانه همسر به همراه آوردم یک چرخ خیاطی معمولی و 100 تومان پول بود . زمانی که از همسرم جدا شدم ، حتی لباسی برای فرزندانم به همراه نداشتم و در یک اتاق در منزل مادرم ساکن شدم . پس از تجربه ی ساده ای که در خیاطی داشتم از این طریق به امرار معاش پرداختم ، زیرا دوست داشتم که بر روی پای خودم بایستم و مستقل باشم ، اما این روند هم به سختی می گذشت ، چون رفت و آمد مشتریان به خانه مادرم سبب ناراحتی آنها می شد . یک روز که در خیابان راه می رفتم توجه ام به یک آگهی تبلیغاتی جلب شد که در آن به اجاره یک باب مغازه اشاره شده بود . خانم غبیشاوی پس از اجاره آن مغازه که به مبلغ 100 هزارتومان رهن با ماهی 15 هزار تومان بود . این خانم کار خود را با اندک سرمایه ای بسیار ناچیز و مشتریان قدیم خود   آغاز کرد.

با وجودی که مغازه ی او کوچک و کم امکانات بود و حتی در مکانی پرت قرارداشت    ولی او از نهایت امکانات و فرصت ها  استفاده می کرد و روز به روز به مشتریانش   افزوده تر می شد. کار تولیدی و فروش پوشاک او رونق گرفت تا جایی که یک شاگرد به عنوان نیروی کمکی استخدام کرد ومغازه ای درهمان پاساژبرای گسترش شغلش اجاره کرد.

او باور داشت که می تواند شرایط شغلی خود را بهتر و شکوفا تر سازد و به همین دلیل با یک باور قوی دست به کارهای بزرگترزد و برنامه ریزی برای ایجاد یک زندگی باشکوه تر را در دستور کارخویش قرارداد .در نتیجه روز به روز او شاهد رونق کسب و کار خود بود.

البته چنین پیشرفتی بدون تحمل سختی و مشکلات نبود . خانم غبیشاوی می گوید : ” با مخاطرات و موانع و سختی های زیادی در حین کار رو به رو بودم ولی هرگز اجازه ندادم که این مشکلات اراده ی مرا سست و در ایمانم خللی ایجاد نماید .”

اکنون خانم غبیشاوی صاحب یک تولیدی بزرگ و معروف است که بنای آن با یک چرخ خیاطی ساده ساخته شد .

ویژگی های کتاب:

به صورت فایل PDF

توانایی نمایش در گوشی، تبلت و رایانه