خلاصه ای از بیوگرافی ابراهیم علی عزیزی
به نام یکتای بی همتا
ابراهیم علی عزیزی هستم روان شناس،نویسنده، مدرس، کارآفرین، صاحب امتیاز و مدیرمسئول سایت و ماهنامه دانش موفقیت.
در زمینه روان شناسی انگیزش پیشرفت چندین ساله که مشغول به تحقیق و فعالیت هستم و در این حوزه موفق به تألیف و انتشار بیش از 20 جلد کتاب می باشم. مطالعات تخصصی من دراین حوزه بر روی شناخت تیپ های شخصیتی خاص و استثنایی متمرکز است. این افراد ویژه را ” تیپ های پیشرفت گرا یا افراد پیشرفت گرا “می نامم. دلیل رویکرد و گرایش من به موضوعات جذاب روان شناسی انگیزشی، در وهله ی اول به تحول شرایط گذشته زندگیم مربوط می شود و در مرحله بعد به کنجکاوی و علاقه ام در مورد سبک فکری و رفتار افرادپیشرفت گرا بر می گردد. به همین دلیل شروع به طراحی یک سبک علمی و کاربردی جدید به نام ” ذهنیت پیشرفت گرا ” کردم که به تحلیل اسرار موفقیت افراد پیشرفت گرا می پردازد.

همه چیز از تغییر خودتان آغاز می شود
در گذشته شرایط زندگی من بر اساس یک روند ساده و ابتدایی پیش می رفت . حرارت یک زندگی هدفمند، با برنامه و تحول گرا به چشم نمی آمد. در این سبک زندگی فقط به فکر زنده ماندن بودم نه زندگی کردن. در آن دوران به جای انتخاب یک زندگی پیشرفت گرا به پیشرفت گریزی عادت داشتم و تمام شرایطم را با چنین ذهنیتی ویرانگر برنامه ریزی و پیش می بردم . تسلط و کنترل ویژه ای بر روی زندگیم نداشتم . هدفم در زندگی فقط و فقط به ” حفظ بقاء “وابسته بود . به دلیل همین طرز تفکرسطح پایین، زندگیم از همه لحاظ در مدار ورشکستگی قرار داشت. اگر کسی موقعیت زندگی مرا در آن شرایط بحران زده می دید به من حق می داد که تا آخر عمر نام من در لیست انسان شکست خورده و بیچاره قرار بگیرد. از لحاظ ظاهری، چارچوب های اصولی و منطقی مردم حق داشتن که مرا به این شکل قضاوت کنند و باور کنند که تا آخر عمر باید یک انسان شکست خورده و درمانده باشم – نه مدرک تحصیلی ویژه ای، نه درآمدی ، نه مهارتی خاص ، نه پشتوانه خانوادگی و سرمایه ای، و حتی یک دیدگاه و ایمان معنوی قوی – وجود نداشت. از همه لحاظ خلع سلاح بودم . هیچ امیدی حتی برای ادامه یک زندگی ابتدایی وجود نداشت، چه برسد به اینکه در این زندگی منتظر یک تحول باشیم.
به هر حال به لطف هدایت الهی و مهندسی ذهن معنوی ام اجازه ندادم که اجتماع و شرایط، به من برچسب یک انسان ناتوان و شکست خورده بزند. این باور به هیچ عنوان برایم پذیرفتنی نبود که فریب این قضاوت ها و این محدودیت ها را بخورم . به همین دلیل شروع به مهندسی و طراحی اصول پیشرفت گرایی کردم و رفته رفته، با وجود اینکه هیچ کس و هیچ چیز از من حمایت نمی کرد، دست خالی ،فرصت های پیشرفت گرای زیادی را در جنبه های مختلف زندگی خلق کردم. من به هسته ی مرکزی پیشرفت گرایی دست یافتم تا جایی که موفق به آفرینش رویاهای افتخارآمیز عالی در جنبه های مختلف شخصی، حرفه ای، علمی و فرهنگی زندگیم شدم . به خودم افتخار ویژه می کنم، نه از جهت خودبینی کاذب، بلکه از جهت توانایی کشف پتانسیل های عظیم الهی در وجود خودم . متوجه شدم که در بیرون از من هیچ خبری نیست، بلکه جهان عظیمی در درون خودم نهفته است و نباید در بیرون از خودم به دنبال چیزی باشم ، جهان واقعی با همه ی امکاناتش در درون خودم است. به سطحی آگاهی رسیدم که می توانم هر هدفی را در زندگی بیافرینم. به هرتیب از خود بیگانگی به خودآگاهی آفرینش گر دست یافته و برای تجلی اهداف آینده شخصی و حرفه ای شروع به مهندسی ذهنم کردم ، در نتیجه توانستم از شرایط سخت و محدود، به جایگاه یک مدرس، نویسنده، کارآفرین و سایر افتخارات عالی علمی و فرهنگی دست پیدا کنم . در این راستا یک پیام مهم برای شما عزیزان دارم .
گام های اساسی برای ایجاد هر نوع پیشرفتی از سرمایه گذاری بر روی ذهنیت خودتان آغاز می شود . شما تنها آفرینشگر زندگی تان هستید . چیزی که برای پیشرفت کردن به آن نیاز دارید در خارج از وجودتان نیست؛ راز این است، تغییر را از تغییر دادن ذهنیت خودتان آغاز کنید.