وقتی هر روز به فکر برنامه های توسعه بخش باشید، دارایی ها و ثروت و شرایط تجارت شما رشد و پیشرفت بیشتری می کند.
کسی که در کسب و کارش بتواند بیشترین اطلاعات، ایده ها و احساس مثبت را با هم ترکیب کند ، به زودی به بالاترین سطح پیشرفت و دانش در وضعیت کسب و کار خود دست می یابد.به این فکر کنید که چگونه می توانید کسب و کارتان را به بهترین مکان شغلی انگیزه بخش تبدیل بسازید . این احساس مثبت می تواند باعث بالا رفتن خدمات بهتر شما به مشتری ها و بازار و ایجاد نوآوری متفاوت با سایر رقبا باشد .
این تفاوت می تواند مربوط به ارائه بهترین احساس به کسب و کارتان باشد . نوع نگاه ارزشی و انگیزشی به کسب و کارتان باعث جان گرفتن و شکوفایی کسب و کارتان می شود.
مهم ترین سرمایه شما در وهله ی اول در هر کسب و کاری ، توجه به انگیزه شغلی است. دوم توجه به اهداف انگیزشی در کسب و کار است. این دو گزینه حرف اول و آخر در هر کسب و کار را می زنند. نوع نگرش و احساس شما به می تواند شرایط کسب و کارتان را در کام تان شیرین یا آن را به کام تان تلخ نماید. برخورداری از اهداف انگیزشی مهم ترین استراتژی و یکی از اصول مهم برای موفقیت شغلی محسوب می شود.
اگر قصد دارید کسب و کاری جدید و موفقی راه اندازی کنید این اصلی یکی از پیشران ترین راهکارهای علمی و کاربردی کامیابی شغلی، محسوب می شود . یعنی قدرت راهبرد ” اهداف انگیزه بخش ” است.
اساس انگیزش، مشوق موفقیت و رشد کارآفرینان بزرگ ، ” اهداف انگیزشی” هستند .
آیا شما از استراتژی اهداف انگیزشی برای موفقیت شغلی خودتان استفاده می کنید؟ مهم نیست در چه پست ، یا موقعیت شغلی قرار دارید . مدیر یک شرکت بزرگ یا یک کارگاه ساده تولیدی ، استاد دانشگاه ، معلم ، کشاورز و….
اگر امروز احساس می کنید در شرایط جهنمی یک کسب و کار بی روح و کسالت آور، قربانی و گرفتار هستید ، علت دارد ! علت اصلی احساس درماندگی شغلی ، در عدم اهداف انگیزشی شغلی شما نهفته است .
قبل از آنکه از دلایل بی انگیزگی شغلی صحبتی بکنم، بررسی کنید و ببینید که آیا با این نشانه هادر جریان شغل یا کسب و کارتان رو به رو هستید؟
- آیا افقی امید بخش در شغلتان می بینید؟
- آیا برای 5 سال آینده شغل تان اهدافی طراحی کرده اید؟
- آیا برخورد خوبی با مشتریان ، همکاران و نیروی انسانی خودتان دارید؟
- زمانی که با سایر افراد، در باره ی شغل تان صحبت می کنید ، از پیش بینی توسعه و رشد شغلی صحبت می کنید یا به جای آن مدام آه و ناله از وضعیت شغلی سر می دهید ؟
- آیا برای توسعه شغل تان، پس انداز و ذخیره مالی در نظر گرفته اید؟
- آیا در ایام سال، برای ارتقای دانش افزایی و آموزش های نوین در کارتان ، در دوره های توانمند سازی و آموزشی شرکت می کنید.
- آیا به نمونه های افراد موفق توجه ای دارید و به اصطلاحی به بررسی سایرشرایط توسعه بخش الگوهای موفق می پردازید.
- آیا از یک جدول هدف ها آینده نگر و برنامه ریزی پیشرفت برخوردار هستید؟
اگر با چنین استراتژی و رفتارها در کارتان رو به رو نیستید، نشانه مهمش این است که به کارتان علاقه و انگیزه ای ندارید.
اگر می بینید کسب و کارتان به یک شرایط کمرشکن تبدیل شده است، ببینید، آیا برای دنبال کردن آن کار شور و علاقه ای دارید ؟ اگر شور و نشاطی برای دلچسب کردن کسب وکارتان ندارید ، نشانه اش این است که علاقه ای به آن کار ندارید . بی علاقه بودن و رغبت نداشتن به ادامه ی یک شغل یا مهارت، می تواند پیامدهای خطرناکی برای نابود کردن ، وقت ، عمر ، هزینه و انرژی شما داشته باشد.
هیچ آدم عاقلی ، وقت خودش را در یک کار شکست خورده و بی انگیزه تلف نمی کند. اگر اهداف انگیزشی زیبا و دلچسب در کارتان ندارید یا چشم انداز اهدافتان به آن زیبایی نیستند که در شما ایجاد انگیزه کنند، پس مراقب باشید که این بی انگیزگی ، مقدمه ای برای تاراج رفتن کسب و کارتان و سرمایه عمرتان خواهد شد . نقطه آغازین استراتژی موفقیت شغلی درهمان گام های اولیه، داشتن یک هدف انگیزه بخش شغلی است . شغل بی انگیزه مثل یک مکان جهنمی است ، و شغل با انگیزه، مثل یک مکان بهشتی است.
وقتی به کاری می پردازید که نسبت به آن عشق و علاقه دارید ، خودتان را برای خیز برداشتن به سوی قدرت ، نوآوری ، ثروت و احساس غرور آماده می کنید . اگر واقعاً عاشق کارتان باشید ، امکان ندارد که در شغل تان شکست بخورید. ” کیم ووچونگ” بنیانگذار شرکت غول آسای دوو می گوید: هر گز خودم را مجبور به کار نکرده ام و هیچکس نیز مرا مجبور به کار نکرده است. بنابراین اگر سرگرمی چیزی است که به شما لذت و رضایت خاطر می دهد ، پس سرگرمی من کار است.
ناکامی شغلی از این جهت است که افراد شور وشوقی در کارشان ندارند؛
شور شوقی ندارند، چون هدفی انگیزه بخش ندارند.
شرایطی که در درون ما ایجاد انگیزه نمی کنند در واقع هدف های واقعی ما نیستند . ممکن است این موقعیت شغلی یا حرفه را به این علت انتخاب کرده ایم که معیار آن بر اساس تصمیمات خانواده و یا دیگران بوده است، نه بر اساس تصمیمات و الگوهای مورد علاقه خودمان .
اکثر کارهایی که برای ما دارای شور و نشاط نیستند ، به این دلیل هستند که از اجبار آنها را انتخاب می کنیم. این فعالیت ها در ما ایجاد تحرک و پویای نمی کنند . این نوع مشاغل، در حکم یک ترمز دستی هستند که موتور محرکه چابکی و حرکت را متوقف می کنند .
اگر در شغلتان شرایطی وجود دارد که ایجاد تغییر در آن ناممکن یا سخت است، برای خودتان اهداف انگیزه بخشی در آن ترسیم کنید . کاری کنید که با ترسیم این اهداف جدید، روح جدیدی از افق های باشکوه در آن دمیده شود. حقیقتاً ممکن است شغل شما هیچ مشکلی نداشته باشد، شاید مشکل در نداشتن افق های باشکوه در مسیر کاریتان باشد. هر چه سریع تر هدف های زیبایی برای خودتان ترسیم کنید که نشان دهنده توانمندی شما باشد. خودتان را در شرایطی تصور کنید که در اوج موفقیت و شادی هستید.
این تصویر ذهنی را از خودتان بسازید که تمامی اعضای خانواده و سایرین، در موفقیت شغلی تان به شما افتخار می کنند. پس نیاز ندارید که 180 درجه در شغل تان تغییر ایجاد کنید ، فقط برای لمس موفقیت در این کار باید شروع به پیچیدن اهداف انگیزه بخش کنید ، باقی مراحل رشد و توسعه به صورت معجزه آسا در کسب و کارتان ظهور می کنند.
به نظرم بزرگترین عامل عقب ماندگی و احساس کسالت در زندگی افراد، این است که به کارهای با انگیزه نمی پردازند .
ایجاد کردن یک هدف انگیزه بخش دارای این ویژگی ها است ، عادت به تحرک و پویایی را در ما فراهم می سازد ، از اتلاف وقتمان جلوگیری می کند ، استعدادهای ما را شکوفا می سازد ، توانایی ما را بالا می برد، اراده ی ما را قوی تر می کند، رسیدن به اهداف را تسریع می بخشد، باعث کنار زدن برنامه های بی ارزش و دست و پاگیر می شود .
تلاش کنید تا هم اکنون برای رسیدن به شرایط شغلی دلپذیر به سوی ترسیم اهداف انگیزه بخش بروید . به هر ترتیب برای دست یابی به هر خواسته ای ، هدفی را که برای خودتان مشخص می کنید از این مسأله مطمئن باشید که این هدف واقعی شماست که حاضرید به خاطر آن به هر تلاش و فدا کاری دست بزنید .
آینده در دستان شماست . افراد زیادی در همین فضا و موقعیتی که شما هم هستید توانسته اند به قله های درخشان کسب و کار دست یابند .
هنوز فرصت های زیادی باقیست . پس باید دست به کار شوید زیرا همین امروز می توانید تصمیم بگیرید که چگونه فردایی داشته باشید . مهم نیست که چند وقت طول می کشد ؛ مهم نیست که شرایط چگونه رقم می خورد ، مهم این است که به همان آینده ای که خودتان را در آن می بینید و احساس زنده بودن در آن دارید ، دست می یابید و آخر قصه ی کسب و کارتان به خوشی پایان می یابد.
قدم در کسب و کاری تازه بگذارید که در آن به خودتان افتخار کنید و به اصطلاحی خودتان را در آن کار کشف کنید. برای خودتان اهدافی بنا کنید که احساس آزادی و بزرگی ، به شما دست بدهد. شما برده ی شرایط نیستید ، بلکه خالق و آفرینده اوضاع هستید . پروردگار عظیم ، در نهاد شما توانمندی ها و نیروهایی قرار داده است که برای شما غیر ممکن وجود نداشته باشد .
عنصر موفقیت انسان های بزرگ ، “هدف انگیزه دهنده” است .
” امروز به هدفی بپردازید که شما را با انگیزه تر کند .
از روزی که تصمیم می گیرید به کاری مشغول شوید که در آن احساس خوبی به دست می آورید ، گام های شما در آن استوار تر و نیرومند تر می شود؛ با شور و اشتیاق بیشتری به آن می پردازید؛ موانع و مشکلات را به سادگی کنار می زنید و در نهایت تلاش و کوشش بیشتری در آن می کنید .
زمانی که عاشق کارتان هستید ، دیگر کار نمی کنید
این تکنیک، به معنای ذوب شدن در اهداف و نیرومند کردن خواسته های تان است . به معنای باور به آفرینش و خلاقیت برنامه ها و اهداف است . شاید باور این گفته کمی مشکل باشد ولی زمانی که با اشتیاق سوزان به کاری می پردازید که به آن علاقه مند هستید به منبع و سیستم خلاقیت هستی دست درازی می کنید و در آنجا می توانید به مخزن همه ی امکانات و نیازهای خودتان دست یابید.
خودتان را شایسته بهترین اثربخشی ها ببینید
وقتی سیستم کاری خودتان را با نیروی اشتیاق خاصی مهندسی می کنید صدِ ظرفیت خودتان را وارد میدان عمل و نوآوری های بزرگ کرده و اسب بخار پیشرو شما دو چندان می تازد . در اینجاست که بهترین محصولات و خدمات را به منصه ی ظهور می ر سانید و به یک انرژی مولد خدمات اثربخش و ارزشمند تبدیل می شوید. به این نکته توجه کنید ممکن است عمر شما در کاری که دوست ندارید تلف شود و هرگز مثل یک انسان شایسته، زندگی نکنید.
برخی از انسان ها در شرایط روز مرگی، شاهد مرگ خود در هر لحظه زندگی هستند ولی آن را رو نمی کنند. اغلب انسان ها با اکراه زندگی می کنند. همین انسان به دلیل عدم رضایت از خودشان ، دست و دلبازی در کار، خدمات و تولید محصولات خودشان نشان نمی دهند.
باید برای رهایی از این تراژدی خطر ناک و بیرون آمدن از این سناریو هولناک، به فعالیتی رو بیاورید که روح شما درگیر آن است . چرا که چسبیدن به این کار می تواند آینده شما را به ورشکستگی کمی و کیفی زندگی کاری بکشاند.
اگر زندگی و اوقات خودتان را با کارهایی برنامه ریزی کرده اید که در آن فعالیت ها هیچ احساس وجودی ندارید، هر لحظه باید آماده تنش ، بحران و کمبود باشید .چرا که انسان ها همان می شوند که احساس می کنند.
اگر شیفته ی فعالیت خودتان باشید، رفته رفته روح و انرژی سرزندگی را به سوی زندگی تان جذب می کند . تنها در این راستا است که تجلی انواع برکتهای الهی و تحقق خواسته های خود را به مرور زمان در کارتان خواهید دید. در واقع گام نخست برای موفقیت در هر کاری، برخوردار بودن از شرایط و امکانات عالی نیست، بلکه اگر عاشق هدف تان باشید، در همان گام اول موفق و برنده اید. یک با ر دیگر این جمله ی مهم را تکرار می کنم.
اگر عاشق هدفتان باشید، در همان گام نخست موفق و پیروزید.
این آموزه ی مهم مرا هر گز فراموش نکنید ، چون با جان و دل با این اعتقاد زندگی کرده ام ، “در هر کار و مکانی که عشق و لذت جاری باشد، از هر لحظه وقت و زمان خودتان بهره کافی و اثربخش می برید . استفاده صحیح از وقت به معنای ایجاد ارتعاش خلاقیت، نوآوری ، درآمد بالا، سرزندگی، آرامش، ثروت، و از همه مهم تر، جذب انرژی برکت و رحمت الهی است .”
تمرین
- مشخص کنید دقیقاً این کار با علاقه و روحیه شما همخوان است.
- مشخص کنید دقیقاً چه مهارتها و استعدادهایی دارید.
- هر لحظه از خودتان بپرسید با ارزش ترین فعالیت های من کدامند؟
- با افراد با تجربه در حوزه تخصصی در خصوص کارتان مشورت کنید.
- از کوچک شروع کنید.
- از پس انداز استراتژی حمایتی استفاده کنید.
- دلایل منطقی انتخاب شغلی تان بنویسید و هر صبح آنها را بررسی کنید.
- هیچ وقت وسوسه پول نشوید، از پول ، مهم تر علاقه و اشتیاق است.
- از همه مهم تر باورتان به خودتان است. مهم نیست چه کاری را می خواهید آغاز کنید، مهم این است که کارتان را با چه باوری شروع می کنید.
ابراهیم علی عزیزی مدیر مسئول ماهنامه روان شناسی دانش موفقیت
بنیانگذار ذهنیت پیشرفت گرا