عصر دگرگونی
همه چیز در این عصر دگرگون شده است . تنوع زیستی در این عصر شتابی ویژه کرده است و ذائقه انسان ها برای زندگی در این جهان متفاوت شده است. در این سبک زندگی تنوع طلبی، برای پیشرفت و رشد کردن، می بایست نگرش های تازه ای خلق کرد تا بتوانیم سهم بیشتری از امکانات و فرصت های عصر جدید به دست بیاوریم.
روش های کهنه فکری و باور های قدیمی را باید دورریخت و از تعابیر شانس ، تصادف ، تقدیر و از اینگونه خرافه پرستی باید برحذر باشیم. همه ی اتفاقات زندگی ما بی ارتباط با قوانین پنهان یا آشکار این جهان نیست. برای مثال ، اگر در این عصر روش های تازه کسب و کار را و شیوه های مشتری مداری نوین را در بنگاه اقتصادی خود رعایت نکنید ، با شکست مالی و شغلی رو به رو می شوید.
آنچه بیشتر مردم از آن غافل هستند این است که اکثراً نمی دانند که این تغییرات و دگرگونی های زندگی جدید، می تواند شرایط زندگی آن ها را به چالش بکشد و روند این تحولات نوین در زندگی بی اثر و نقشی ندارد. قلمر وهای این تغییر و دگرگونی تا حدی زیاد است که می تواند علاوه بر ساختار فیزیکی زندگی ما انسان ها بر جنبه های روحی و روانی ما هم اثر گذار باشد.
پس لازم است که برای رویارویی با تغییرات جدید، جنس نگرش و باورهای کهنه و سنتی را، نوین ساخت و خود را با شرایط عصر جدید هماهنگ و موزون سازیم تا از طوفان های شتابنده ی تغییرات این جهان در امان بمانیم.
در یک مقاله خواندم که در ده ها سال آینده ، هر 70 روز علوم تازه ای پا در این جهان می گذارند. می بایست به فکر همسو شدن با عصر جدید باشید و در نوآوری و شکوفایی این عصر خودتان را سهامدار کنید. تنها عامل این حرکت انتخاب تغییر نگرش تان است و با تغییر اندیشه ، شاهد تغییر اوضاع بیرونی خواهید بود .
وقتی باورهای شما تغییر می کند جذب موقعیت ها و فرصتهای جدید خواهید شد و در زندگی تان احساس می کنید که از وجود خودتان همه چیز امکان پذیر می باشد.
باور یا اعتقاد وضعیتی در ذهن است که با وجود آن، فرد فکر می‌کند که چیزی درست است، بدون توجه به اینکه آیا شواهد تجربی‌ای یا دلایل عقلی و منطقی ای وجود دارد یا نه، که با قطعیتی که بر حقایق مسلم دیگری مبتنی باشد، ثابت کند که آن چیز درست است.
باور فرضیه ای است که توسط ذهن درست تلقی می شود و فرد برای اثبات آنها به شواهد و رفتارهای مربوط متوسل می شود. بسیاری از تصمیم گیری ها و رفتارهای ما انسان ها، نشات گرفته از باورهای ما هستند. اغلب باورهای سنتی در سنین کودکی و در زمان شکل گیری هویت فردی رخ می دهد.
اکثر باورهای شما تحت تأثیر رسانه ها ، والدین ، دوستان ، و فرهنگ اجتماعی شکل می گیرد . با شکل گیری این باورها هویت درونی شروع به جهانبینی می کند. حالا اگر باورهای شما مثبت باشد می توانید در این عصر فرصت های عالی کسب کنید ولی اگر باورهای شما منفی باشد ، این عصر برای شما با وجود فراوانی که در آن وجود دارد ، به یک قفس تبدیل می شود.
باورهای شما می توانند هر چیزی را خلق کنند . تندرستی و بیماری ، ثروت یا فقر ، شادی و غم ، آرامش و نابسامانی و غیره ، همه زاییده ی باورهای شما هستند .
همه چیز بر اساس نظام باورها شکل می گیرد . یک اصل در روانشناسی بر این مبنا وجود دارد ” اگر باور دارید که فردی موفق هستید و چنانچه باور می کنید که انسانی شکست خورده هستید در هر دو صورت درست فکر می کنید ” . می دانید چرا ؟ چون انسان به هر چیزی که باور داشته باشد همان را می آفریند . ناپلیون هیل می گوید : ” ذهن انسان هرچه را باور کند می تواند به دست بیاورد ” .
من با انسان های زیادی گفتگو کرده ام که اگر در گذشته با آنها رو به رو می شدید شاید هیچ امیدی به دگرگونی زندگی آنها نداشتید. شرایط زندگی گذشته آنها بسیارسخت بود . ولی اکنون دراوج رفاه وشادی زندگی می کنند . و در مقابل با اشخاصی رو به رو شد ه ام که با وجود داشتن امکانات و فرصت های عالی ، به مرحله زوال و ناتوانی رسیده اند و به قعر چاه فلاکت وناکامی سقوط کرده اند.
همه این اتفاقات و اوضاع و احوال شرایطی برخواسته از نظام باورهای شخصی تک تک این افراد بوده است . آن کس که به موفقیت می اندیشید، می تواند به آن دست یابد و آن کس که به فقر و شکست فکر می کند در نهایت در آن موقعیت مستقر می گردد . به طور کلی افراد به میزان باورهای شان رشد می کنند.
مهم نیست که دردنیای اطراف شما چه می گذرد ، مهم این است ، که در باورهای شما چه می گذرد .
اگر به دلیل وجود موانع مختلف تحمل بعضی از شرایط زندگی بر انسان سخت می شود ، مشکل ازعدم سخاوت کائنات ویا دخالت افراد وموقعیت های دیگر نیست ، علت را باید درجایی دیگرجستجوکرد و آن جا، جایی غیرازدرون خودمان نیست0
زندگی به صورت پیچیده ای با ساختار باورها و اندیشه های ما مبادله متقابل می کند ؛ یعنی دنیا به ما آن چیزی را می دهد که در درون خود می پرورانیم .
این نظام حیرت آور هستی است که به صورت شگرف و باور نکردنی به باورهای ما پاسخ می دهد .
در این عصر فراوانی و نوآوری ایده های خلاق ، فرصت های عالی و جایگاه های دسته اول ، متعلق به افراد ماجراجو، خلاق ، مبتکر و نو اندیشی است . کلیداوج در دستان این افراد قرار دارد که با تمام وجود و با باور های قوی ، وارد میدان خودشکوفایی می شوند و قله های مدارج عالی را یکی پس از دیگری فتح می نمایند.
آنها سر منشأ و بانیان به حرکت در آوردن چرخ های عظیم توسعه رفاه و ثروت و رشد اقتصادی و فرهنگی هر کشوری محسوب می شوند.
فراموش نکنید که فقیر بودن به هیچ وجه به شرایط “دستان خالی” بستگی ندارد، فقر اصلی ریشه در ذهنیت دارد.
