اثر پتانسیل فکر
افکار قدرتمندتر از آن چیزی هستند که تا کنون فکر می کردید. ما چیزی به عنوان فکر بیکار نداریم . افکاری که در درون ذهن ساخته می شوند تلاش می کنند تا به صورت واقعیت ، در زندگی تجلی یابند. به عبارتی، انسان ها وقتی به چیزی به صورت مدام فکر می کنند شبیه به آن را در زندگی خودشان طراحی می کنند.چیزی خارج از میدان افکار و اندیشه شما در زندگی وجود ندارد .
انسان ها وقتی شروع به فکر کردن در مورد چیزی می کنند آن چیز، از حالت غیر مادی رفته رفته به شرایط فیزیکی در زندگی تبدیل می شود.
سلامتی، بیماری، ثروت، فقر، غم، شادی، پیروزی و شکست این ها چیزهایی هستند که در آغاز به شکل افکار غیر مادی وجود دارند، سپس مرحله به مرحله در بیرون به صورت یک واقعیت فیزیکی در زندگی ظاهر می شوند. ذهن ما به آن چیز هایی که احساس می کنیم شکل می بخشد . افکار و احساسات ، در شبکه های مغزی منجر به انرژی می شوند و ما این انرژی ها را به شکل انواع امواج از درون به بیرون زندگی مثل انتشار می دهیم . چیزی را که در زندگی می بینیم دقیقاً شبیه آن را در ذهن یا در درون مان ساخته و احساس کرده ایم.
فراموش نکنید که بازی سرنوشت بازی ذهن است .
کسی سرنوشت ما را نمی سازد، بلکه این ما هستیم که با ذهن مان، سرنوشت خودمان را می سازیم.اصل مهم ذهنیت این است که واقعیت های بیرونی در تمامی جنبه هایش انعکاس طرح های ذهنی خود بشر است. به قول هگل: «ذهن واقعیت می شود». و به گفته روان شناس بزرگ “آدلر”: ، “رویدادهایی که در درون رخ می دهند مهم تر از رویدادهای درونی هستند. “
ما روزانه در حدود 70 هزار فکر تولید می کنیم و نکته این است که بیش از 90 درصد از این افکار، همان فکر های دیروز یا هفته گذشته هستند، یعنی ما در یک چرخه افکار تکراری زندگی می کنیم و زندگی خودمان را بر اساس همین افکار تا سالیان سال به یک شکل تکراری می بینیم . تعجب اینجا است، وقتی به این طرز افکار عادت کردیم انتظار داریم که زندگی جدید و موقعیت های تازه ای برای زندگی خودمان خلق کنیم.
انسان ها در زندگی خود چیزی را می بینند که به صورت مدام در ذهن خودشان آن را به تصویر می کشند. در آغاز، افکار به شکل مقادیری از یک فرم انرژی هستند که سپس رفته رفته به شکل فیزیکی به صورت انرژی ثروت و فقر، بیمار و سلامتی ، آرامش، تنش، سلامتی ، بیماری، در زندگی خود را نمایان می کنند.
سال ها قبل با وجود داشتن یک نیروی روانی و انگیزه ی بالا به دلیل اینکه اجازه دادم افکار سمی و منفی وارد ذهنم شوند، رفتار و موقعیت های شکست پذیر را در زندگی بوجود آوردم. به همین دلیل قالب های ذهنی منفی در درونم شکل گرفت و شرایط و امکانات دنیای بیرون برای من به شکلی رقم خورد که شبیه به همان ذهن شکست خورده ام بود. ناکامی سرنوشت دست رد به سینه ام نزد . این شرایط نابسامان همان چیزهایی بودند که در ذهن خودم بذر آن را کاشته بودم. به عبارتی ، ذهن من دقیقاً احساسات مرا در شرایط بیرونی زندگی شبیه سازی کرد و به واقعیت فیزیکی تبدیل ساخت . یعنی دقیقاً همان چیزی را که احساس می کردم، شبیه به همان ها را جهان به من نشان داد.
افکار شاید به ظاهر غیر مادی و غیر ملموس جلوه دهند ولی همانطور که گفتم قدرت آفرینش و تجلی زیادی دارند. همین کلماتی را که می خوانید در مغز شما در حال تولید انواع واکنش های شیمیایی است . اگر به این نوشته هایی که در حال خواندن آنها هستید باور داشته باشید مغز شما احساس می کند که این کلمات برای شما اهمیت دارند و آنها را به عنوان یک احساس مهم در شبکه های عصبی ضبط کرده و به موقع آنها را به رفتار شما تبدیل می کند . زنجیره افکار، احساسات و رفتار، رفته رفته به هم متصل و تبدیل به سرنوشت می شوند؛ به طور خلاصه می خواهم بگویم که اگر دوست دارید شرایط زندگی خودتان را عوض کنید باید به این جمله ی زیر توجه کنید:
” فکرت را عوض کن تا زندگیت عوض شود.”
ابراهیم علی عزیزی مدیر و صاحب امتیاز ماهنامه روان شناسی دانش موفقیت
بنیانگذار ذهنیت پیشرفت گرا